Friday, October 23, 2015

بیا بریم به شمال یارا، دلبر جان

پیشترها جایی خوانده بودم تعداد ما آوارگان یا مهاجران یا همان پناه جویان دنیا به پنجاه میلیون تن رسیده است، و باز جایی نوشتم حالا که تعداد ما بی وطن های دنیا به این حد رسیده بیایید از خود یک کشور مستقل بسازیم وهمه جمع شویم یک جای دنیا زمین کوچک و بی صاحبی پیدا کنیم و برویم آنجا،
دیگر این همه در به دری و آزار دیدن بس است، نظر من این است که همه راه شمال را گرفته برویم قطب شمال آنجا خالی از سکنه است، برویم دوست خرس های قطبی شویم.
آنجا برف به اندازه ی همه ما هست، خانه های برفی بسازیم، برای تان قول می دهم هرگز صدای گلوله نخواهید شنید چه رسد به انفجار و انتحاری و بمب، همه ی مان ماهی می خوریم و دیگر غم نمی خوریم مخصوصا غم نان.
برای خودمان قانون اساسی تدوین می کنیم بینمان مرزها را بر می داریم، دیگر نیازی به کارت شناسایی و مدارک هویت نیست هر کسی لباس اسکیمویی به تن کرد عضو ماست فارغ از اینکه چشم هایش بادامی باشد یا نه،  دماغش گنده باشد یا باریک،  لهجه اش خنده دار است یا خیر،  سیاه است یا سفید.
دیگر از اتوبوس و راه و پلیس راه و سرباز وظیفه نخواهیم ترسید چون آنجا هیچ کدام اینها نیست،  دلمان که برای هم تنگ شد سوار سورتمه های مان  می شویم و راه می افتیم.
سرانجام وقتی بعد از صد سال زندگی در آرامش و سفیدی سرزمین مان جهان را بدرود گفتیم طی مراسمی زیبا ما را به اقیانوس خواهند سپرد و بازماندگان ما از جنجال کفن و دفن راحت خواهند بود بخاطر خارجی بودن از قبرستانی به گورستان دیگر تو را پاس نخواهند داد.
آری دلبرا ، بیا برویم به شمال یارا دلبر جان.

linkwithin

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...