Monday, January 14, 2013

تجاوز

هنوز خاکستر " دختر هند"  داغ است ، می شود اخرین گرمای زندگی اش را در دود چوب هایی که او را به اتش کشیده اند حس کرد، خبر دیگری روی تلکس خبرگزاری ها می رود ، شش لندهور دیگر هم زنی را باز به گوشه ای کشاندند تا ان حس کوفتی شان را ارضاع کنند.

 این تجاوز دیگر از کجا امده ؟ میان حیوان ها هم نمی شود ان را دید ، اما حالا که فکر می کنم در واقع  همه ما هر روز در حال تجاوزیم . وقتی راننده ای از ما سبقت می گیرد فحش " خواهر و مادر" ش را می دهیم ، وقتی چک کسی خالی ست و پاس نمی شود ، کلمات رکیکت را نثار زن طرف می کنی.تصویر از سایت یاهو

ایا دریدن ..... دیگران به تو احساس پیروزی می دهد ؟ احساس شادی می کنی ؟ حس می کنی بدون زحمت زیاد به قله های فتح رسیده ای ؟ برای غلبه بر دیگران و برانگیختن حس شرمساری او (در روح و روان خودت) ، فورا مادرش را به تخت خوابت می اوری و ان را با صدای بلند فریاد می کنی.

گوشمان را که تیز کنیم می شنویم  " بیشترین دشنام ها مربوط به تن و بدن است ، تن و بدن خانم ها ". با تاسف انقدر فرهنگ دشنام های به اصطلاح ناموسی  جا افتاده که در دعواهای میان خانم ها هم دشنام هایی به گوش می رسند ناشی از مایه گذاشتن از پدر و برادر .

فلان پدرم به .....  . برادرم بیاید و فلان کند . 

می گویند شش نفری که به دختر هند تجاوز کرده اند سر بگو مگو با نامزدش در اتوبوس خواستند برای تحقیر مرد ، جلوی چشم او به همسرش تجاوز کنند . در همین جامعه خود ما هم داستان های مشابه زیادی اتفاق افتاده است ، وقتی طالب ، یا قوماندان ، یا ارباب زورمندی ، خاستگار دختری بود و او را برایش نداده اند شب هنگام با چند نفر از دوستان دیگرش می ایند و به دختر تجاوز می کنند ، یعنی حالا که از ان من نیستی پس مال همه ای.

این حس مالکیت لعنتی ، در فرهنگ و زبان همه ما شرقی ها جاریست ، هیچ گاه به یک دختر نمی گویند " شوهر گرفتی ؟ اما به مردها می گویند" زن گرفتی ؟ یعنی گرفتی و تمام ، مالکش شدی ، جز دارایی ات است پس اگر بخواهند به تو ضربه  بزنند  سعی می کنند این ضربه را به این بخش از دارایی ات  بزنند.

No comments:

Post a Comment

linkwithin

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...