Monday, January 7, 2013

داف و دیوانه


تا به حال یک "داف"  دیده اید؟ یک  "دیوانه" چه ؟ مطمئنم که جوابش اریست .چیزی که در این شهر زیاد است داف است و دیوانه . پاورقی زیر برای انهایی که شاید معنای داف را ندانند :
"  داف اصطلاحی ست که میان نسل نو در ایران باب شده و دریک کلام یعنی " دختر خوشکل" . اما کسانی هم می گویند که این کلمه مخفف " دخترایرانی فرنگی" ست . اما داف بودن برای خودش ادابی دارد . داف باید لباس مرتب و تنگ بپوشد لااقل نیمی از موهایش همیشه پیدا باشد ، لازم نیست حتما ناخن مصنوعی داشته باشد ولی باید حتما لااقل یکی از انها انقدر بلند و تمیز باشد که به خوبی نمایان باشد . بوت و کیف و شال باید حتما ست باشند ، برای داف بودن لازم نیست سواد زیاد داشته باشی ، چند بیتی از فروغ و چند کلامی اهنگ متال زمزمه کنی ، از سیاست همین قدر بدانی که رییس سازمان ملل چه نام دارد کافی ست .
برای داف بودن باید بدانی بهترین کافی شاپ شهر کجاست ، دوستان بسیار داشته باشی ، باید بتوانی چشم بسته اس ام اس تایپ کنی ، باید تن و لباست بوی عطر بری بری بدهد ، لااقل یک دست وسائل ارایشی خوب و مرغوب داشته باشی ،  صاف و مستقیم نگاه کنی ادم ها را ادم حساب نکنی ، باید از حرکاتت تکبر ببارد ، باید دیگران برای یک نظر انداختنت تا پایان عمر انتظار بکشند،
برای داف بودن باید عاشق فال قهوه باشی ، از پیش گوها خوشت بیاید ، همه ی سینماهای شهر را بلد باشی ، دست به سیاه و سفید نزنی هرگز کارنکنی ، پدر و مادر دندشان نرم ، خرجت را بدهند ، باید مرتب گوشی موبایل عوض کنی "
و حالا اگر عاشق یکی از این داف ها شوی و از قضای روزگار او تو را رها کند کوچکترین اتفاقی که برایت می افتد حتما دیوانگی ست. کتاب شعر " داف و دیوانه " نمایش  همین  رنج است. امین منصوری شاعر شعر نو ، نقاش نیز  هست . و این کتاب ترکیبی ست از شعر و نقاشی ، که طبعا ان را بسیار جذاب کرده است .
کسانی پس ازخواندن کتاب به یاد بوف کور افتاده اند ، بی شک همه ما ادم ها لحظاتی در زندگی دچار این خلسه های تب دار ، هذیان های بیمار گونه ، سردرگمی ها و سرخوردگی های مایوس کننده و در یک کلام دیوانگی  شده ایم .
 امین منصوری استاد دانشگاه های تهران می گوید کتابش حاصل فرو رفتن در احساس و فکر کردن، با دیگران بودن و نبودن و در کل حاصل زندگی اش است. داف و دیوانه کتابی ست همانند لیلی و مجنون ، خسرو و شیرین.daf&divaneh
بودی و باهم ساختیم
نیستی و نمی خواهم و نمی توانم
                            به تنهایی ویران کنم
ویران می شوم
چیزی، حسی ، فکری
                            درونم مور مور می شود
چیزی ، حسی ، فکری                        

انقدر توصیف نکردنی بوده که daf&divane            
            بشر چرت ترین کلمه را برایش برگزیده
دلتنگی
احمقانه ترین اسمی که
روی این حس و فکر من می توان گذاشت
" من ازشما برای خواندن این کتاب پولی نمی خواهم ، هزینه این کتاب این است که همین حالا نفس عمیقی بکشی ، رو به اسمان کنی . همین حالا هر کسی را که درزندگی ات به تو بدی کرده از صمیم قلب ببخشی . می دانم که هزینه ی زیادی ست چرا که من خودم را گران می فروشم "
حجم : 4:31 mb

No comments:

Post a Comment

linkwithin

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...