Tuesday, September 24, 2013

زیبا کیست ؟

از نصایح رایج میان هزاره های قدیم افغانستان یعنی  پدران و نیاکان به  فرزندان این است " بچه ام بخور که چاق شوی ". از نظر قدیمی ها چاقی نشانه ی سلامتی و زیبایی ست و صد البته داشتن گونه های پر و روی سرخ و  یک شکم بر امده گویای این مطلب است که صاحب ان هرگز در زندگی رنگ فقر ندیده و از تمکن مالی برخوردار است و می شود روی او و حرف های او حساب باز کرد.

 

در نتیجه جلوه اش نزد دیگران بسیار قابل قبول است ، در عوض ادم های لاغر با گونه های فرورفته و رنگ زرد و اندامی تکیده نشان فقر و نداری و ضعف و صد البته زشتی ست. در واقع این عقیده ای بود که نه تنها میان مردم ما رواج داشت که سایرین هم این طور می اندیشیدند ، از جمله میان حاکمان ایران ، عکس های دوران شاهان قاجار پر از تصاویر زنان برگزیده حرم سرای سلطانی ست با قامت های کوتاه و اندامی گرد و صورتی که همچون قرص ماه می مانست .

 

 امروز اما اوضاع دگر گون شده ، زیبایی معنای دیگری دارد ، زیبایی از نظر خیلی ها بخصوص زنان یعنی که اصلا  و ابدا شکم نداشته باشی ، قامتت راست و باریک باشد ، صورتت اگر گرد و چاق نباشد بهتر است ، و گاهی از شدت ضعف دل دیگران به حالت بسوزد ، کمرباریک باشی و حجم باسنت از تمامی نقاط بدنت بیشتر باشد . انوقت می توانی انقدر به صورتت پنکک و سفید کننده بزنی و پوست صورتت را سفید کنی که ارواح سرگردان جلویت لنگ بیاندازند و دیگران با دیدنت به این فکر کنند که چرا ایشان انهمه ارد به صورتشان زده اند .

 

اگر در ایران باشی و مجبور به پوشش و حجاب می توانی موهایت را رنگ بزنی و قسمت زیادی از ان را از جلوی شال بیرون دهی و یا اگر موهایت انقدرها نباشد که از پشت همچون یال اسبان بیرون دهی یا انقدر نباشد که بتوانی ان را روی سر جمع کرده به ان حجم دلخواه دهی می توانی از این ترفند استفاده کنی ، یک گیره ی موی بزرگ زیر روسری یا شال به هیچ کجای ادم بر نمی خورد ، اگر باسنت انقدرها بزرگ نیست ، خوب می توانی یک گن باسن بزنی و یا برای لاغرتر نشان دادن تنت یک لباس مشکی ، تمام سال تنت باشد . اری این طور بهتر است ،

 

انوره دو بالزاک رمان نویس فرانسوی در کتاب " بابا گوریو " مادموازل ویکتورین تایفر یکی از شخصیت های داستانش را اینطور توصیف کرده است "  ویکتورین تایفر مانند دخترهای جوانی که به مرض یرقان مبتلا باشند رنگی پریده داشت و هر چند اندوه دائمی او با محیط این خانه هماهنگ بود و هر چند این محیط برایش ناراحت کننده بود و هر چند بینوا و مسکین بود مع هذا صورتش پیر نبود، حرکات او چابک و صدایش زنده بود.... قیافه ی زرد و گیسوان خرمایی و خشن او و اندام باریکش حکایت از ملاحتی می کرد که شعرای معاصر در مجسمه های ساخت قرون وسطی می دیدند. چشمان خاکستری او که با سیاهی مخلوط بود از ارامش و تسلیم خاص مسیحی ها حکایت می کرد... اگر نشاط مجلس رقصی رنگ های سرخ خود را به این چهره ی رنگ پریده می تابید و اگر خوشی های یک زندگی مرفه گونه های فرو رفته ی این دختر جوان را فربه و بر افروخته می کرد ، و اگر عشقی در این چشمان غمناک نوری می افکند ، ویکتورین می توانست با خوشگلترین دختران جوان رقابت کند " .

 

اما لئو تولستوی نویسنده نامدار روس توصیف دیگری از زیبایی زنان دارد ، شرح بی بدیل او از لب و دندان های همسر پرنس " لیزا بالکونسکایا" این چنین است:

 

" لب ظریف زبرینش ، که از کرکی لطیف سایه داشت ، نسبت به دندانهایش اندکی کوتاه بود ، اما به کیفیتی نمکین باز می شد و گاه نمکین تر از ان فرود می امد و برلب زیرینش قرار می گرفت و این نقص یعنی کوتاهی لب و دهان نیمه باز چنانکه همیشه در زن های به راستی جذاب صادق است، به شکل زیبا یی  ویژه جلوه می کرد که خاص او بود".

و برای مردان و پسران جوان جامعه ما این اب دیگر شور شده است ، فلسفه ی این که یک مرد چطور و یا چرا اصلا باید زیبا باشد برایم قابل درک نیست ، این حالت های موی مختلف و این همه روغن و واکس و زیر ابرو برداشتن های مدام و صورت های بخور زده ، سفید و ملایم و نرم برای چیست ؟ نمی دانم ، ایا زن ها می خواهند با موجوداتی که درست شبیه خودشان است ، البته با اندک تفاوت های کوچک همدم شوند .

 

No comments:

Post a Comment

linkwithin

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...